ُRealGirl


ُRealGirl

قهرمان های آدم های کوچک

نادانی رو به خردمندی کرد و گفت فلان شخص ،
ثروتمندترین مرد شهر است . باید از او آموخت و گرامیش داشت .
خردمند خندید و گفت
فلانی کیسه اش را از پول انباشته آنگاه تو اینجا با جیب خالی بر او می بالی و از من
می خواهی همچون تو باشم ؟!
نادان گفت خوب گرامیش مدار ، بزودی از گرسنگی خواهی
مرد .


خردمند خندید و از او دور شد . از گردش روزگار مرد
ثروتمند در کام دزدان افتاد و آنچه داشت از کف بداد و دزدان کامروا شدند . چون چندی
گذشت همان نادان رو به خردمند کرد و گفت فلان دزد بسیار قدرتمند است باید همچون او
شکست ناپذیر بود . و خردمند باز بر او خندید و فردای حرف نادان دزد به چنگال
سربازان فرمانروای اسیر شده ، برهنه اش نموده و در میدان شهر شلاقش می زدند که
خردمند دید نادان با شگفتی این ماجرا را می بیند . دست بر شانه اش گذاشت و گفت عجب
قهرمانهایی داری ، هر یک چه زود سرنگون می شوند و نادان گفت قهرمانهای تو هم به
خواری می افتند . خردمند خندید و گفت قهرمانان من در ظرف اندیشه تو جای نمی گیرند ،
همین جا بمان و شلاق خوردن آن که گرامیش می داشتی را ببین ، و با خنده از او دور شد
.
اندیشمند کشورمان حکیم ارد بزرگ می گوید : قهرمان های آدمهای کوچک ، همانند
آنها زود گذرند



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: faezeh Darchinian ׀ تاریخ: سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀ لینک این پست ׀


© All Rights Reserved to realgirl.LOXBLOG.COM / Theme by:
bahar 20



سی کی هاست - تشریفات - گویا آی تی - تک تمپ - یزد | قالب پرشین بلاگ - گرافیک - وبلاگ