ُRealGirl


ُRealGirl

قدرت کر بودن

چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی
افتادند.

بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال
چقدر عمیق است به دو قورباغه دیگر گفتند: که دیگر چاره ای نیست شما به زودی خواهید
مرد.

دو قورباغه این حرفها را نشنیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که
از گودال بیرون بپرند. اما قورباغه های دیگر مدام می گفتند: که دست از تلاش بردارند
چون نمی توانند از گودال خارج شوند و خیلی زود خواهند مرد. بالاخره یکی از دو
قورباغه تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت. سر انجام به داخل
گودال پرت شد و مرد.

اما قورباغه دیگر با تمام توان برای بیرون آمدن از
گودال تلاش می کرد. هر چه بقیه قورباغه ها فریاد میزدند که تلاش بیشتر فایده ای
ندارد او مصمم تر می شد تا اینکه بالاخره از گودال خارج شد. وقتی بیرون آمد. بقیه
قورباغه ها از او پرسیدند: مگر تو حرفهای ما را نمی شنیدی؟

معلوم شد که
قورباغه ناشنواست. در واقع او در تمام مدت فکر می کرد که دیگران او را تشویق می
کنند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: faezeh Darchinian ׀ تاریخ: یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀ لینک این پست ׀


© All Rights Reserved to realgirl.LOXBLOG.COM / Theme by:
bahar 20



سی کی هاست - تشریفات - گویا آی تی - تک تمپ - یزد | قالب پرشین بلاگ - گرافیک - وبلاگ